!!! تنهاترین عاشق !!!

نیا باران,زمین جای قشنگی نیست...!

تنهاترین عاشق

با من بگو ای دل

از رازهای درونت

زخم های نشسته بر سینه ات

 از سوزش سنگین آهت

با من بگو، از رازهای روزگار

از یادگار نامردمی ها

بر جان خسته ات

با من بگو از راز افسردگی

علت خموشی تلخ

چرایی نگاه سرد

با من بگو از راز چشمان خیست

خاموشی ناگاه لبخندت


ادامه مطلب

[ پنج شنبهبرچسب:دل,نگاه,خسته,زخم,راز,انتظار,امید,چشمان,لاله,دشت,شقایق,قاصدک,

] [ 5:38 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

حالا که دست هایت چتر نمی شوند
حالا که نگاهت ستاره نمی بارد
حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم
از کاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، ‌خیس اشک هایم نشود

[ چهار شنبهبرچسب:نگاه,ستاره,اشک,آرامش,شعر,

] [ 6:17 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.
پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه  سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.
در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد،
انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد.
خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.
- آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک  با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!

[ جمعهبرچسب:شب,پسرک,کریسمس,نگاه,خدا,برف,

] [ 10:43 قبل از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

تورا به یاد آن روز ، تورا به یاد گلبرگ های خشک آن روز خشکیده ، تورا به روز اول بار

دیدنت ، تورا به اولین نگاه عاشقانه ، تورا به یاد باران روز نیامده ات ، تورا به تنهایی

روز رفتنت ، تورا به باران روز برگشتنت ، تنهایم مگذار دیگر

[ شنبهبرچسب:تو,یاد,نگاه,عاشقانه,دیدن,

] [ 6:37 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

رو سنگ قبرم بنویس:"دیوونه ی دیوونگی"

به آدما بگو دلش تنها بوده تو زندگی

بگو برام گل نیارن رو سنگ قبرم نذارن

بجاش یرای دلخوشیم 10 تا سپیدار بکارن!

بگو که روشن نکنن شمعای مشکی واسه من

بجاش یه فانوس کوچیک بالای عکسم بذارن

نه!نه!یه وقت قاب نذارن گوشه ی سنگ قبر من!؟

آخه میترسم غم تو چشمام و هممه بخونن...

رو سنگ قبرم بنویس:"یه آس و پاس!یه پاپتی"

بگو!شاید بشکنه این بغض عجیبٍ لعنتی


ادامه مطلب

[ پنج شنبهبرچسب:شقایق,تنها,عاشق,قبر,نگاه,

] [ 4:43 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم.

استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است؛ اما چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟


ادامه مطلب

[ شنبهبرچسب:نگاه,فریاد,دل,قلب,

] [ 5:17 بعد از ظهر ] [ forlorn ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه